فرشته مامانیفرشته مامانی، تا این لحظه: 8 سال و 6 ماه و 13 روز سن داره
شروع عشق من و بابای شروع عشق من و بابای ، تا این لحظه: 14 سال و 5 ماه و 27 روز سن داره

دخترم تمام وجود و هستی من

هفته 37 ام

1394/8/13 14:13
نویسنده : مامان دنیا
458 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عشقم خوبی نفسم

دایم کم کم به لحظه ورودت نزدیک میشیم

روزها به خوبی سپری میشه و ما هم چشم انتظار شما

هر روز خاله ها زنگ میزنن و میگن این عروسک خانوم کی میاد دیگه

این دخمرت چقد ناز داره پس کی میاد

یه روز که بعد از صبحانه طبق روال هر روز میخواستم ضربان قلبت و چک کنم  به

پهلوی چپ دراز کشیدم روی مبل ولی هر چی منتظر حرکاتت بودم هیچ اثری از

تکونای شما نبود

کلی شکلات و شیرینی خوردم ولی انگار نه انگار خیلی ناراحت شدم و کلی گریه کردم

تو خونه تنها بودم بابایی واسه یه کاری بیرون رفته بود

زنگ زدم به خاله درنا و با گریه گفتم دخترم تکون نمیخوره اونم گفت آماده شو میام

دنبالت ک بیمارستان بریم

مامانبزرگ هم زنگ زد گفت دختر مگه دیونه شدی الان بچه تپل شده جاش نیست تکون

بخوره یا شایدم بچه خوابیده

خلاصه رفتیم و منم مرتب تو ماشین گریه میکردم تا اینکه رسیدیم بیمارستان چون شلوغ

بود فقط صدای قلب شما رو گوش کردم و گفت برو تا 1 ساعت دیگه بیا تا نوبتت شه

برگشتم خونه و دوباره 1 ساعت بعد رفتیم و نوار قب شما رو گرفت و گفت برو بستنی و آبمیوه بخور و دوباره بیا

خاله درنا خرید و خوردم و دوباره از شما نوار قلب گرفتن که خداروشکر اینبارر خوب بود

و پرستاری که اونجا بود گفت عالیه

گفتم چرا اینحوری بود گفت دختر خانومتون خواب بود

خلاصه دخترم جونم به لبم رسید تا نوارقلب شما رو گرفتم

پرنسس مامان دیگه مامان و اذیت نکن میدونی که خیلی دوست دارم و عاشقتم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)