تنها گذاشتن مامان و بابا
سلام قند عسلم
خوبی عشقم
این چند روز حال مامان اصلا خوب نبود
میخوام داستان تنها گذاشتن مامان و بابا رو توسط شما رو از اول واست بگم چون میدونم بزرگ شدی یادت
نمیاد چقدر من و بابا رو ناراحت کردی
بعد از اینکه شما هفته 5 و سپری کردی منم تصمیم گرفتم دیگه سرکار نرمتو خونه باشم از شما مواظبت کنم
بعد از اینکه کلی آزمایش و سونوگرافی انجام دادم و به خانم دکتر نشون دادم مشخص شد که کیسه زرده یا
همون ساک حاملگی ( کیسه ای که جنین از آن تغذیه میکند) و جفت تشکیل شده اما خبری از شما ( جنین)
نبود و خانم دکتر گفت که دوباره باید سونو انجام بدی
منم تصمیم گرفتم دکترم و عوض کنم فکر میکردم تشخیص اشتباه داده
خلاصه سونو جدید انجام دادم و تشخیص این خانم دکتر جدید هم مثل قبلی بود و جنین تشکیل نشده بود ،
علتشو که پرسیدم گفت بخاطر آلودگی و هوا و پارازیت هستش و کاری از دست ما بر نمیاد و الان خیلی شایع
شده و زیاد نگران نباش ، ان شاالله بارداری بعدی ، و واسم قرص نوشت که سقط کنم
چون درگیر کارای بیمه بودم ( میخوام از بیمه بیکاری استفاده کنم ) وقت نکردم برم داروخانه و قرصا رو تهیه کنم