هفته 13 ام
سلام قربونت برم جوجه کوچولوی دوست داشتنی ام
این روزها بابایی صبح ها سرکار میره و تا عصر من تو خونه تنهام و یک مقدار بی حوصله ام و
سرگیجه دارم که طبیعیه بخاطر وجود یک فرشته کوچولو توی دلمه و من هیچ شکایتی ندارم
اصلا نمیتونم غذا بخورم تا بعدازظهر که بابایی میاد چیزی از گلوم پایین نمیره ولی همین که بابا رو
میبینم اشتهام باز میشه
البته بابا جون کلی بهم غر میزنه و میگه خانوم بخاطر خودت و نی نی کوچولو حتما باید غذا و میوه
بخوری آخه بنده خدا کلی مغز آجیل و تقویتی و روزانه میوه و سبزی واسم میگیره
منم مجبورم بگم چشم عزیزم میخورم
جیگرم من و بابایی عاشقتیم
یک عکس دیگه از نفس مامان
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی